سینماگران دو سال پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم چه شرایطی دارند؟
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۹۹۶۰۹
هممیهن نوشت: زمانی که سیدابراهیم رئیسی تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز کرد مثل دورههای قبل نبود که سینماگران بسیار و نامداری بهعنوان حامی او وارد کارزار انتخاباتی و تبلیغاتی شوند، حتی فیلم تبلیغاتی او نه توسط کارگردانهای صاحبنام که توسط دو مستندساز گمنام؛ محمدعلی فارسی، از همکاران شهید آوینی در روایت فتح و مهدی نقویان، مستندساز جوان ساخته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اساساً تفکر سلبریتیستیزی هم امکان همراهی آنها با نامزد ریاستجمهوری این گفتمان را هم نمیداد. بااینحال برخی چهرههای جنجالی هم در این میان بودند که با اظهارنظرها و شیوه حمایتی خود از ابراهیم رئیسی خبرساز شوند. ازجمله ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم «قلادههای طلا» در همایش نخبگان حامی سیدابراهیم رئیسی گفته بود: «ما امروز باید دعا کنیم حال محمدرضا شجریان خوب شود، زیرا دولت یازدهم دستش خالی است و آویزان یک هنرمند سرطانی شده که زمانی خودش گفته بود حق ندارید دعای ربنای مرا پخش کنید.»
طالبی همچنین در این همایش با لحنی انتقادی گفته بود: «از آقای رئیسی گله دارم که چرا وقتی یک هنرمندی در یک مهمانی پیک پیک عرق میخورد، آبرویش را در رسانهها و همهجا میبرند، اما درعوض یکنفر که به ۳۰ زن تجاوز کرده بهدلیل آنکه لباس روحانی پوشیده و با رئیسجمهور عکس گرفته، محاکمه نمیشود.» ابوالقاسم طالبی یکسالونیم بعد در ارتباط با اتفاقات مربوط به جنبش «می تو» در سینما، در برنامه هفت و در گفتگو با بهروز افخمی گفته بود: «بعضی از زنان سلبریتی، یائسهشدن را تقصیر جمهوری اسلامی میدانند. تا سنشان از ۵۰سال بالاتر میرود، روسری خود را برمیدارند و به جمهوری اسلامی فحش میدهند». این اظهارات او با واکنشهای تندی ازسوی سینماگران و مردم مواجه شد. بااینحال او در این دوسال جز خلق همین حاشیهها، اثری تولید نکرده است.
از دیگر سینماگران حامی رئیسی میتوان به «نادر طالبزاده»، چهره فرهنگی اصولگرا و مستندساز و کارگردان سینما اشاره کرد که در یک برنامه تلویزیونی از پاکدستی ابراهیم رئیسی حرف زده بود. اما اجل مهلت نداد که دولت سیزدهم حمایتهای او را در حوزه فرهنگ و سینما داشته باشد. برخی سینماگران هم بودند که در زمان انتخابات بهشکل آشکار و علنی از ابراهیم رئیسی حمایت نکردند، اما در مقاطع و بزنگاههای حساسی به اینسلسله پیوستند. یکی از آنها که همین چند وقت پیش به ستایش آشکار و حمایت تمامقد از او پرداخت، داریوش ارجمند بود. بازیگری که اظهارنظرهای او درباره مسائل عمومی جامعه یا سینما در چندسال اخیر حاشیهساز بود و با واکنشهای گوناگونی هم ازسوی سینماگران، هم افکار عمومی همراه بود.
ارجمند اخیراً در مصاحبهای گفته است: «برخلاف همه بوق و کرنا و تبلیغات خارجی، فعلاً به برکت وجود آقای رئیسی در خاورمیانه تک و بزرگ هستیم». ظاهراً این حمایت تمامقد بهدلیل پرداخت ۲۰ میلیاردی وزارت ارشاد از بازیگران پیشکسوت بود. او با بیان اینکه وزیر محترم فرهنگ گفت نگران نباشید این پول پرداخت میشود، تاکید کرد: «رئیسجمهوری و وزیر فرهنگ به ما محبت دارند. اینها در سفرهایی که برای پیشکسوتان تدارک میبینند و هدایایی که به آنها میدهند، همواره به ما لطف داشتند.»
بیهیچ موضعگیری سیاسی و جناحی و با ارجاع به اتفاقاتی که در این دوسال رخ داد بهجرأت میتوان گفت که بیشترین تنش و شکاف بین دولت و سینماگران در دولت سیزدهم رخ داده است. این تنشها از همان روزی که محمدمهدی اسماعیلی بهعنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رأی از مجلس معرفی شد، آغاز شد.
در برنامه پیشنهادی سینمای ایران، وضعیت سینما با جملاتی مثل «خانه سینما وجاهت قانونی ندارد، فیلمها ضدارزش و غیراخلاقیاند»، «وجود مفاسد در سیستم توزیع در سینما و خارج از سینما»، «تولید فیلمهای ضدارزش، غیرانقلابی و غیراخلاقی با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد»، «عدم اتخاذ موضع شفاف و برخورد در برابر فعالیت محکومین امنیتی و چهرههای سینمایی همسو با اهداف دشمنان»، «وجود نگاههای سیاسی و بعضاً مخالف آرمانهای انقلاب در جشنواره فجر» توصیف شده بود. محمدمهدی اسماعیلی در روایتی آماری از سینمای ایران گفته بود: «در سال ۱۳۹۷، از ۷۷فیلم رصد و تحلیلشده، ۵۹فیلم مروج سبک زندگی غیراسلامی ایرانی و تخریبکننده انقلاب اسلامی، ۶۱فیلم ارائهکننده تصویر مثبت از زن بیحیاء، ۵۰فیلم سیاهنما و ناامیدکننده، ۶۰فیلم مربی، ۶۰فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵فیلم القاءکننده واگرایی دینی و ملی و قانونگریزی و نمایش ناکارآمدی نهادها بودهاند.»
این سخنان با واکنشهای تندی ازسوی برخی اصناف و انجمنهای سینمایی و برخی سینماگران مثل مرحوم کیومرث پوراحمد، همایون اسدیان، همایون غنیزاده و برخی چهرههای تئاتری مواجه شد. گرچه اسماعیلی در واکنش به این اعتراضات، مواضع خود را تعدیل و تلطیف کرد، اما مدیریت سینمایی دوسال اخیر نشان داد که این تنشها و فاصله بین سینما، سیاستگذاران و مدیران سینمایی تداوم داشته که اوج این شکاف را میتوان در اتفاقات بعد از التهابات شهریور ۱۴۰۱ ردیابی کرد که بهطور بیسابقهای با ممنوعازکاری یا احضار و بازداشت سینماگران مواجه بودیم و رابطه بین دولت و سینماگران در بدبینانهترین و تنشزاترین دوره خود قرار گرفت. حتی برخی از سینماگران همسو با گفتمان سیاسی دولت که حامی ابراهیم رئیسی هم بودند، نتوانستند در اینمدت دست به تولید اثری بزنند و نقش پیشبرندهای در سینمای ایران داشته باشند.
خزاعی و خزان سازمان سینماییشاید مهمترین سینماگری که در دولت ابراهیم رئیسی صاحب مقام و منصب شد، محمد خزاعی باشد که تهیهکننده فیلمهایی مثل «قلادههای طلا» ابوالقاسم طالبی و «بفرمایید شام» ابراهیم حاتمیکیا بود. بعد از معرفی محمدمهدی اسماعیلی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، او خیلی زود محمد خزاعی را بهعنوان رئیس سازمان سینمایی انتخاب کرد. خزاعی در دولت محمود احمدینژاد، دبیر جشنواره فیلمفجر بود و سال ۱۴۰۰ در لیست پایداری قرار گرفت، اما از لیست نهایی اصولگرایان جا ماند و نتوانست به شورایشهر راه یابد و بهاینترتیب به سازمان سینمایی رفت.
چالش خزاعی بهعنوان رئیس سازمان سینمایی با سینماگران در بزنگاه جشنوارههای بینالمللی رخ داد. حضور فیلم «برادران لیلا»، سومین فیلم سعید روستایی در جشنواره فیلم کن و حواشیای که برای این فیلم بهوجود آمد، اولین مواجهه رسمی سازمان سینمایی با سینماگران ایرانی بود. البته پیشازاین نیز بر سر مجوز فیلم «لامینور»، داریوش مهرجویی نیز تنشهایی بین این کارگردان شناختهشده و سازمان سینمایی شکل گرفت که ویدئوی اعتراضی او در شبکههای اجتماعی به جنجالی چندروزه منجر شد.
سختترین سالهای سینماواقعیت این است که سینمای ایران سختترین روزهای خود را در دو سال اخیر پشتسر گذاشته است. گرچه پیشاز اینهم بارها در مقاطع بحرانی که آخرین آن دوره کرونا بود نیز با چالشهای بزرگی مواجه شد که حتی تا آستانه ورشکستگی پیش رفته بود، اما هیچگاه بهاندازه امروز، دچار بحران نبود. حتی سالهای اولیه انقلاب که سینما در حال پوستاندازی دوران گذار خود بود هم بهاندازه امروز وضعیت نگرانکنندهای نداشت. حال سینما پیشاز این اتفاقات هم چندان خوب نبود و با مشکلات اقتصادی ازیکسو و کاهش مخاطب ازسویدیگر مواجه بود. بیماری بود که حالا تنش به ترکش رخدادهای جامعه هم زخمی شده است. حالا به غیر از مصائب و مشکلات درون سینمایی، چالشهای بیرونی و اجتماعی هم دامن سینما را گرفته و سینماگران را درگیر خود کرده تا جایی که خانه سینما دست به تشکیل کمیته حقوقی و قضایی برای پیگیری امور مربوط به سینماگران بازداشتی زد.
تشکیل این کمیته خود نشانه اوج شکاف بین سینماگران و دولت است که به این شکل سابقه نداشته است. وضعیتی پیچیده که اگر پیشازاین با بحران مشروعیت سینما ازسوی مخاطبانی مواجه بودیم که با سینما قهر کرده بودند و به سینما نمیرفتند، حالا این عدممشروعیت با خود سینماگران تشدید شده است. این یعنی بحران مشروعیت مضاعف سینمای ایران که از فروش و نمایش به تولید فیلم رسیده است. حالا وضعیت سینما چنان بحرانی است که نهفقط سینماگران منتقد دولت که سینماگران حامی آن نیز در یک رخوت و رکود حرفهای بهسر میبرند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سینماگران قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سازمان سینمایی ابراهیم رئیسی سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۹۹۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت سینما/ دیوار میان پایتخت و شهرستان با «آپاراتچی» فروریخت
فیلم «آپاراتچی» مصداقی از پرداختن به سینمای مردمی است که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر با استقبال مخاطبان مواجه شد و توانست سیمرغ بلورین و جایزه ویژه کارگردانی بخش نگاه نو را از هیئت داوران دریافت کند؛ از مهمترین ویژگیهای این فیلم روایتی است که فضای خارج از پایتخت ارائه میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «من فقط یک فیلمسازم و تمام زندگیام سینماست. سینما شغل من نیست، عشق منه.» اینها سخنان جلیل رشیدی است، شخصیت اول فیلم آپاراتچی، که برگرفته از شخصیت جلیل طائفی، یک عاشق سینما در دهه ۶۰ است؛ جلیل اگر چه شغلش نقاشی است، اما عشقش فیلمسازی است و حاضر است سختیهایش را هم به جان بخرد؛ فیلم آپاراتچی روایتگر دلبستگیهای یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما است که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است؛ به طور کلی در این فیلم با یک اثر درباره سینما و برای سینما روبهرو هستیم.
مسئله آپاراتچی مسئله سینما، مسئله بقا یا از میان رفتن سینما است، مسئله فیلم آپاراتچی به ظاهر محدود به یک دوره زمانی خاص و در عمل مربوط به همیشه تاریخ در این مرز پرگهر است و بر این اساس علی طاهرفر، کارگردان فیلم آپاراتچی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه دو رویکرد اساسی در درونمایه فیلم آپاراتچی وجود دارد، اظهار میکند: رویکرد اول فیلم آپاراتچی هنر مردمی است و رویکرد دوم آن روایت دهه ۶۰، زیست و فرهنگ مردم تبریز در این دهه است که میتوان گفت در دل همین هنر مردمی ادای دین به سینما نیز موضوعی نهفته است.
وی ادامه میدهد: موقعیت فیلم در ادای دین به سینما جزو موقعیتهای نمایشی است که بیشتر کارگردانان دوست دارند در آن تجربه داشته باشند، چراکه یک عمر پشت دوربین به تجربه نشستند و میخواهند همین تجربیات را جلوی دوربین ببرند.
کارگردان فیلم آپاراتچی با اشاره به اینکه ایران همچون کشورهای دیگر نمایندگان زیادی برای نمایش فیلم در سینمادارد و این موضوع یک دغدغه فرهنگی برای سینماگران محسوب میشود، تصریح میکند: گاهی در دل فیلمها بسیاری از حقایق سینما ظهور و بروز پیدا میکند، به طوری که گاهی لحظات شیرینی را رقم میزند و گاهی نیز حقایق تلخی در آن است که نکات گفته نشده سینما را بیان میکند؛ در همین راستا این اتفاقات دست به دست هم دادند که من با رغبت به سمت آپاراتچی بیایم.
در «آپاراتچی»، تلاش برای ارائه هنر مردمی بودوی با اشاره به موضوع ادای دین به سینما میافزاید: وقتی که با یک موضوع خاص مواجه هستیم مخاطبان آن خاص خواهند بود و عام نیستند در همین راستا تلاش کردیم هنر مردمی را ارائه دهیم که مخاطب عام داشته باشد.
طاهرفر میگوید: دغدغه ما این بود که فیلمی با شاخصهها و مولفههایی را تولید کنیم که مخاطب عام را جذب کند تا افراد علاوه بر اینکه لحظات شاد، مفرح، شیرین و گاهی کمدی را مشاهده میکنند، هنگام خروج از سینما یک ارزش افزوده فرهنگی نیز به همراه داشته باشند، چراکه مخاطب در سبد فرهنگی خود یک فیلمی را انتخاب و هزینه اقتصادی کرده است در همین راستا حق دارد هنگام خروج از سینما حداقل از نظر مضمونی یک تعالی را در خود احساس کند.
وی در خصوص برخوردهای مردمی نسبت به فیلم نیز اظهار میکند: هنگامی که در عرصه غوغاسالاری فیلمهای کمدی و گیشهپسند قدم میگذارید، کار دشوار میشود، اما به لطف خدا در هر کدام از مولفههایی که بیان شد بازخوردهایی با تراز بالا و پایین از سوی مخاطبان دریافت کردیم که این بازخوردهای خوب انگیزه مضاعفی را برای ادامه دادن در این مسیر به ما داده است.
کارگردان فیلم آپاراتچی با بیان اینکه امیدوارم روزگاری به این نتیجه نرسیم که باید در بستر طنز چیزی را تعریف کنیم تا مخاطب به سینما بیاید، ادامه میدهد: ما باید در لایههای بیرونی، درونی، فرامتن و زیر متن مفهومی را بگنجانیم تا مردم به بهانه کمدی بودن فیلم بیایند و آن مورد را نیز دریافت کنند؛ از اینرو امیدوارم روزی فرا برسد که ما در حوزه فیلمهای غیرکمدی به جایگاهی برسیم که فیلم ما جزو انتخاب نخست تماشاچیها باشد.
وی تصریح میکند: طی سالهای اخیر اتفاقاتی رخ داده که سلیقه مخاطبان را بر مدار برخی کارهای ناصواب فرهنگی بنا گذاشتیم و این اتفاقی نامبارک و راه انحطاط سینمایی ما است، از اینرو باید توجه داشت که معمولاً وقتی چنین اتفاقی میافتد هم سرمایهگذاران و هم تهیهکنندگان و بهتبع آن در یک دراز مدت یا میان مدت کارگردانان و نویسندگان نیز به آن سمت خواهند رفت و تنها بر مبنای رسالت خود عمل نمیکنند؛ در همین راستا امیدوارم روز فرابرسد که با حمایت سازمان سینمایی و جریان سینمایی کشور شاهد آفرینش آثاری بهتر باشیم.
تنوع ژانرهای جشنواره فجر، از مهمترین نکات آن بودطاهرفر میافزاید: جشنواره فیلم فجر امسال از همان انتخاب فیلمها برای بخش نگاه نو و سیمرغ، طبقه بندی که اتفاق افتاد و جواب نهایی که برگزار کنندگان آن مبنی بر تکمیل جدول فیلمها دادند که در وسط جشنواره نیز خیلی از منتقدین و کارشناسان عنوان کردند که عدالت سینمایی رعایت نشده، با فراز و نشیب زیادی همراه بود؛ در همین راستا باید گفت که حواشی جشنواره زیاد بود اما مهمترین حسن آن وجود تنوع موضوعی قابل قبول سینمای اجتماعی، کمدی، سیاسی، ورزشی و حتی کودک و نوجوان بود.
وی با بیان اینکه ما گاهی اوقات مصلحت را فدای حقیقت میکنیم، میگوید: بسیاری از فیلمسازان دیگری بودند که باید در بخش سودای سیمرغ حضور پیدا میکردند، همه عواملشان به چالش کشیده میشدند و یک رقابت پایا پای میداشتند اما این اتفاق نیفتاد؛ از این رو یقین دارم که سال بعد سازمان سینمایی یک تدبیری برای این موضوع خواهد داشت.
کارگردان فیلم آپاراتچی اظهار میکند: باید اعتراف کنم لطف خدا و شهدا بود که در اولین حضور و اولین فیلمم در بخش مسابقه رفتیم و سیمرغ نیز گرفتیم؛ همچنین خیلی خوشحالم که فیلمی با موضوع دهه ۶۰، جنگ، ترور، شهادت، نماز جمعه و هنر مردمی ساختیم.
وی با بیان اینکه دیوار بزرگ و حائلی که برای تولید فیلم میان شهرستان و پایتخت بود در حال کوتاه شدن است، ادامه میدهد: اتفاق بدی است که فیلمسازان شهرستانی بعد از یک، دو و حتی سه دهه بعد فضا برایشان فراهم شود تا فیلم بسازند، چراکه این باعث میشود خیلی از انرژیها، پتانسیلها و استعدادهایی که در شهرستانها داریم رو به نابودی برود و گاهی نیز فنا میشوند؛ به طوری که شخص یا مسیر خود را عوض میکند و قلم و دوربین را زمین میگذارند یا امیدی به این سینما نخواهد داشت.
طاهرفر تصریح میکند: با رویکردهای امسال جشنواره فیلم فجر به آینده امیدوار شدم و امیدوارم که سازمان سینمایی سوره، فارابی و سازمان سینمایی در ادامه نیز اتفاقات خوبی را رقم بزنند.
تصویر، هنری اثرگذار استعلیرضا استادی بازیگر فیلم آپاراتچی نیز در گفتوگو با ایمنا با بیان اینکه از حضور خود در خانواده فیلم آپاراتچی خرسند هستم، اظهار میکند: هر هنرمندی دغدغه این را دارد که متفاوتتر از قبل باشد، در همین راستا این پروژه برای من یکی از بارزترین موارد بود و زمانی که کار پیشنهاد شد، کلیت فیلم را خواندم و با توجه به اینکه فیلمی روایی و روایتگر بخشی از هنر سینما بود با افتخار نقش پیشنهاد شده را قبول کردم.
وی ادامه میدهد: در بازخوردها بیان شد که آپاراتچی فیلم کمدی شریفی است که میشود آن را با خانواده دید، نمیگویم فیلمهای دیگر خالی از شرافت بوده اما این فیلم با توجه به تحقیق و پژوهشی که آقای طاهرفر انجام دادند در این زمینه به طبع خود را نشان داده است چرا که وقتی یک کار خروجی یک تفکر و پژوهش باشد و درست چیده شود خروجی آن استقبال خوب مردم خواهد بود؛ از این رو فیلم خوب اقبال شده و نشان میدهد که فیلمساز توانسته کار خود را به درستی انجام دهد.
بازیگر فیلم آپاراتچی تصریح میکند: جشنواره چکیده و نتیجه کارهای تولید شده یک الی دو ساله هنرمندان است و در فیلم هنرمندان نیز میتوانیم بازخورد شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… را مشاهده کنیم.
وی افزود: هویت یک ملت در آثار هنریشان دیده میشود به همین خاطر من تمام کارهای تولید شده را خالی از این بحث نمیبینم و به مرزبندی شهرستانی و مرکزی زیاد قائل نیستم چراکه هر هنرمندی اگر کار قابل اعتنا برای تولید داشته باشد میتواند حرفی نیز برای گفتن داشته باشد؛ در همین راستا فیلم آپاراتچی هم از آن دسته کارهایی است که فیلمساز توانسته به نحو احسن کار خود را انجام دهد.
استادی میگوید: ساخت فیلمهایی همچون آپاراتچی میتواند بر فرهنگ یک کشور اثرگذار باشد چرا که اکنون یکی از هنرهای ارتباطی و تأثیرگذار، هنر تصویر است و باید بیشتر به آن اهمیت داده شود.
وی اظهار میکند: به وفور سوژههایی همچون آپاراتچی در کشور و جامعه ما اتفاق افتاده است؛ در همین راستا پرداختن به شخصیتهای هنری، قهرمانی، فرهنگی و… در قالب سینما، تلویزیون و مواردی از این دست میتواند بر افق فرهنگی و هنری کشور مؤثر باشد.
به گزارش ایمنا، آپاراتچی تازهترین روایت سینما از سینما است که میتوان آن را ادای دینی به این حوزه دانست اما آنچه این فیلم را از دیگر آثار مشابه در این زمینه متمایز میکند، پرداختن به سینمای مردمی است و تقابل آشکاری که این نوع از سینما با دو جریان تحجر و شبه روشنفکری دارد؛ فیلم سینمایی آپاراتچی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر با استقبال مخاطبان مواجه شد و توانست سیمرغ بلورین و جایزه ویژه کارگردانی بخش نگاه نو را از هیئت داوران دریافت کند و در این راستا باید به این نکته توجه داشت آپاراتچی سعی داشته عموم مردم را به فیلم جذب کند و در این مسیر به موفقیت نیز دست یافته است.
کد خبر 748562